مادر(شعر)

مادر(شعر)

مهربان مادر من
ای من از مهر تو، در جامه گرم
ای من از لطف تو، در بستر ناز
هرگز از دیده مرا دور مساز.
ای مرا مظهر ایمان و غرور
ای نگاه تو پر از گرمی و نور
ای صدای تو مرا روحنواز
هرگز از دیده مرا دور مساز.

نازنین مادر من
من به گلزار وجود
چون گلی تشنه باران محبت هستم
هرگز ای ابر پر از رحمت و عشق
نو گل تشنه خود را، مبر از خاطر پاک
ای درِ گلشنِ قلب من، بر روی تو باز
هرگز از دیده مرا دور مساز.

بی تو دنیای من از نور محبت خالیست
بی تو لبهای من از خنده تهی خواهد ماند
بی تو من برگ خزانم، همه افسرده و زرد
بی تو چون ماهی بی آب جهانم تاریک؛
بی تو راهم باریک
من اگر شادم و با همنفسان در تک و تاز
هرگز از دیده مرا دور مساز.

من اگر قهقهه سر می دهم از شادی دل –
من اگر سر به فلک می زنم از بخت بلند
همه از داشتن مادر خوبی چون توست
ای پرستار تن کوچک من از آغاز
هرگز از دیده مرا دور مساز.

مادر، از نغمه لالائی تو
می رسد بانگ ملائک بر گوش
از صدای سخن عشق تو، عالم مدهوش
قَسَمت می دهم، ای از همه دنیا بهتر
به همان شیر محبت که مرا نوشاندی
به همان نغمه لالائی شبهای دراز
هرگز از دیده مرا دور مساز.

نازنین مادر من
می ستایم به همه عمر تو را
می پرستم به تمامی وجود
پیش پای تو، می افتم به سجود
ای بخاک تو مرا روی نیاز
هرگز از دیده مرا دور مساز.

سینه پاک و دل کوچک من
همه، از مهر رُخَت لبریز است
با تو، پائیز برایم چو بهار
و بهارم، بی تو
سرد و غمناک تر از پائیز است.
مادر از بهر خدا –
دیگر بیمار مشو
که دل کوچک من می لرزد؛
بی تو، من هیچم، هیچ
همه هستیَم از هستی توست
ای دل و جان مرا محرم راز
هرگز از دیده مرا دور مساز.

شیر پاک تو هنوز
در رگ و ریشه جانم جاریست
و به پاکی تو و شیر تو سوگند که من
تا که خون تو به رگهایم هست
از تو، ای چشمه جوشان امید
بر نمی دارم دست.
قَسَمت می دهم، ای از همه دنیا بهتر
به همان نغمه لالائی شبهای دراز
هرگز از دیده مرا دور مساز،
هرگز از دیده مرا دور مساز.


نظرات شما عزیزان:

هانیه
ساعت22:44---19 اسفند 1393
شعرزیبایی بود به زیبایی روح ونفس مادر.

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







برچسب‌ها:
[ ]